فروش، بخش مهمی از هر استراتژی بازاریابی هست. ولی آیا مردم به اندازه کافی با برند شما آشنا هستن؟ آیا هر وقت لوگوی شما رو میبینن یا نام شما رو میشنون، اون جرقهی اتصال رو حس میکنن؟ ساختن آگاهی از برند خیلی مهمه برای اینکه کسبوکارتون برجسته بشه، مشتریهای جدید جذب کنه و وفاداری بلندمدت بسازه. بدون شناخت قوی از برند، مشتریهای احتمالی ممکنه محصولات یا خدمات شما رو نادیده بگیرن و به سمت رقبا برن.
اگه اینطور نیست، باید کار کنید. باید به صورت استراتژیک و مداوم آگاهی از برند بسازید. توسعه آگاهی قوی از برند زمان میبره و نیاز به رویکردهای چندجانبه داره، ولی نتیجهاش میتونه در جذب مشتری، وفاداری و حمایت از برند بسیار زیاد باشه.
چرا؟ چون اگه نتونید یه هیاهوی کافی دور برندتون ایجاد کنید، دانههایی که برای رشد شرکتتون نیاز دارید رو نمیکارید. آگاهی قوی از برند به افزایش ارزش برند، وفاداری مشتری و حمایت از برند منجر میشه – که همه اینها به رشد پایدار کسبوکار و داشتن یه مزیت رقابتی توی بازار کمک میکنن.
ممکنه مشتریهاتون محصولتون رو دوست داشته باشن، ولی این برند شماست که باعث میشه دوباره برگردن و یه ارتباط احساسی ایجاد کنه که فراتر از محصول باشه. یه برند قوی ارزشهای غیرملموس ایجاد میکنه با شکل دادن به تصورات، احساسات و ایجاد اعتماد در مصرفکنندهها.
و توی یه بازار پر از رقابت، برند شما همون چیزیه که شما رو از بقیه متمایز میکنه و باعث میشه توی این شلوغیها برجسته بشید. ساختن برند موثر شامل تعریف هویت برند منحصر به فرد، شخصیت و موضعگیری محصول هست که با مخاطب هدف شما همخوانی داشته باشه.
حالا چطور یه کمپین موفق آگاهی از برند ایجاد کنید؟ توی این پست بلاگ همه چیز رو براتون توضیح میدم.
آگاهی از برند چیه؟
آگاهی از برند یه اصطلاح بازاریابیه که توضیح میده چقدر مخاطب هدف شما کسبوکارتون رو میشناسه یا به خاطر میآره. این شامل عواملی مثل یادآوری برند، شناخت برند، آشنایی با برند و آگاهی در اولویت ذهن میشه. هرچقدر آگاهی از برند بیشتر باشه، احتمال اینکه مصرفکنندهها محصولات یا خدمات شما رو به جای رقبا انتخاب کنن، بیشتر میشه.
خیلی ساده به نظر میاد، نه؟ ولی مسئله جالب درباره آگاهی از برند اینه که خیلیها اشتباه میکنن. ساختن آگاهی از برند فقط درباره چسبوندن لوگو همه جا یا اجرا کردن چند تا تبلیغ نیست. نیاز به رویکرد استراتژیک و چندکاناله داره که هویت برند، ارزشها و موضعگیری شما رو به طور مداوم در همه نقاط تماس مشتری تقویت کنه.
اول از همه، در حالی که آگاهی از برند (یا “برندینگ” به اون معنا) یه اصطلاح بازاریابیه، ولی کار بازاریابها به تنهایی نیست. همه افراد توی شرکت شما – از کارکنان خدمات مشتری تا مدیران اجرایی – نقش مهمی توی تلاشهای ساختن برند دارن. تجربههای برند مداوم در همه نقاط تماس مشتری، هم آنلاین و هم آفلاین، برای ساختن آگاهی قوی از برند حیاتی هستن. هر تعاملی که مشتری با شرکت شما داره، از فروش تا پشتیبانی، باید هویت و ارزشهای برند شما رو تقویت کنه.
واقعیت اینه که ساختن برند فراتر از مرزهای سازمان شما میره. ذینفعان، شرکا و مهمتر از همه، مشتریها هم بخشی از اون هستن. محتوای تولید شده توسط کاربران، بررسیها و کلام به کلام میتونن به طور قابل توجهی بر ادراک برند و آگاهی از برند تاثیر بذارن. تشویق و تقویت تجربههای مثبت مشتری و حمایت از برند میتونه یه استراتژی قدرتمند برای افزایش آگاهی از برند باشه.
بالاخره، همونطور که جف بزوس، بنیانگذار آمازون معروفاً گفت: “یه برند اون چیزیه که مردم دربارهتون میگن وقتی توی اتاق نیستید.” این اهمیت مدیریت فعالانه و شکل دادن به ادراک برند از طریق تلاشهای استراتژیک آگاهی از برند رو نشون میده، چون ادراکات و گفتگوهای مصرفکنندهها درباره برند شما میتونن به طور قابل توجهی بر موفقیتش تاثیر بذارن.
این چیزی که بهمون میگه، البته اینه که برندینگ یا عمل ساختن آگاهی از برند چیزی نیست که شما کنترل کامل روش داشته باشید. اما با تحویل مداوم وعده برندتون و مدیریت فعالانه هویت برندتون، میتونید به طور قابل توجهی ادراک برند رو در طول زمان تحت تاثیر قرار بدید و شکل بدید. تلاشهای فعالانه آگاهی از برند برای هدایت داستان و ایجاد ارتباطات مثبت برند بسیار حیاتیه.
ولی این به این معنا نیست که نمیتونید مالکیت برندتون رو بگیرید. باید بگیرید. چون اگه نگیرید، دیگران این کار رو براتون میکنن. شکل دادن فعالانه به داستان برند و ادراکاتش برای ساختن ارزش برند، وفاداری و حمایت از برند بسیار مهمه. مشکل اینه که اگه بزارید دیگران برندتون رو تعریف کنن، ممکنه از نتایجش خوشتون نیاد که میتونه به طور منفی روی کسبوکارتون تاثیر بذاره.
چرا آگاهی از برند مهمه؟
توی بازار شلوغ و رقابتی امروز، آگاهی قوی از برند برای پیشرفت کسبوکارها ضروریه. با وجود این همه گزینه برای مصرفکنندهها، برندهایی که آگاهی بالایی دارن یه مزیت قابل توجهی توی نظرگیری، ترجیح و وفاداری دارن.
ولی جلب توجه مخاطب کافی نیست. باید بتونید اون رو نگه دارید و وفاداری و حمایت از برند رو ایجاد کنید. در نهایت، رقبا شما هم برای جلب توجه مخاطب تلاش میکنن. اگه نتونید کلام برندتون رو به روشی پخش کنید که توی ذهن مشتریها باقی بمونه و پیشنهاد ارزش منحصر به فردتون رو تقویت کنه، تعجب نکنید اگه به سمت رقبا برن.
هنوز قانع نشدید که چرا افزایش آگاهی از برند مهمه؟ آمارهای زیر دلیل خوبی برای این موضوع ارائه میدن:
- ارائه یک برند به طور مداوم در همه پلتفرمها میتونه درآمد رو تا 23% افزایش بده
- 82% از مشتریهایی که آنلاین جستجو میکنن، برندهایی رو ترجیح میدن که میشناسن
- 77% از بازاریابها احساس میکنن که برندینگ یه عامل حیاتی در رشد آینده است
اضافه بر این، یه گزارش بارومتر اعتماد Edelman در سال 2022 نشون داد که 60% از مصرفکنندهها به دلیل باورها و ارزشهاشون برندها رو میخرن یا از اونها حمایت میکنن که اهمیت ساختن آگاهی قوی از برند و ارتباطات فراتر از شناخت محصول رو برجسته میکنه.
چطور آگاهی از برند بسازیم؟
ساختن آگاهی از برند یه فرآیند چندجانبه هست که نیاز به رویکردی استراتژیک و یکپارچه در کانالها و نقاط تماس مختلف داره. این فقط درباره اجرای چند تا تبلیغ یا چسبوندن لوگوی شما همه جا نیست – این درباره تقویت مداوم هویت برند، ارزشها و موضعگیری شما به روشی که با مخاطب هدف همخوانی داره هست.
1. هدف برندت رو مشخص کن
برند خیلی بزرگتر از اینه که فقط یه لوگو آنلاین بسازی و به دنیا نشون بدی. هدف برندت پایه و اساس هویت برندته و نیروی محرکیه که پشت وجود کسبوکارت هست. این هدفه که تو رو از رقبا متمایز میکنه و به برندت معنا و اصالت میده توی چشم مصرفکنندهها.
اگه میخوای برندت همیشه تو ذهن مخاطبات باشه، باید چیزی بهشون بدی که براشون مهم باشه. به وضوح تعریف کردن و انتقال دادن هدف برندت کمک میکنه یه ارتباط احساسی با مخاطبات ایجاد کنی و وفاداری و حمایت از برند رو تقویت کنی. این همون چیزیه که برندت رو به یادماندنی میکنه و تو ذهنشون متمایز میکنه.
هدف برندت رو مشخص کن. بهشون نشون بده که چی هستی و به طور مداوم از طریق پیامها، تصاویر و تجربه کلی برندت، اون رو تقویت کن. هدف برندت باید نیروی راهنما پشت همه تلاشهای آگاهی از برندت باشه.
چرا؟ چون اینکه چرا کاری که میکنی براشون خیلی مهمه. مصرفکنندههای امروزی بیشتر از برندهایی حمایت و دفاع میکنن که با ارزشها و باورهاشون همخوانی دارن، که هدف برند رو به یه عامل مهم توی ساختن آگاهی از برند و وفاداری تبدیل میکنه.
مشتریها (بهویژه نسل هزاره) فقط به خاطر منفعت شخصی خرید نمیکنن. رفتار خریدشون توسط چیزی بزرگتر از خودشون انگیزه میگیره. در واقع، تحقیقات نشون میده که مصرفکنندهها توی نسلهای مختلف بیشتر به برندهایی اهمیت میدن که هدفمحورن و با ارزشهاشون همخوانی دارن و تأثیر مثبتی دارن. به وضوح تعریف کردن و انتقال دادن هدف برندت برای همخوانی با این ذهنیت ضروریه.
در واقع، یه مطالعه جهانی نشون میده که مشتریها ۴ تا ۶ برابر بیشتر احتمال داره که برندهایی که هدفمحورن رو بخرن، حمایت کنن و ازشون دفاع کنن. این نشون میده که چه پتانسیل عظیمی برای ساختن آگاهی از برند و وفاداری با به وضوح تعریف کردن و به طور مداوم تقویت کردن هدف برندت در همه نقاط تماس وجود داره.
علاوه بر این، داشتن هدف برند واضح نه تنها کمک میکنه با مخاطبات در یه سطح عمیقتر ارتباط برقرار کنی، بلکه به متمایز شدن برندت از رقبا هم کمک میکنه. توی بازار شلوغ امروزی، هدف برند خوب تعریف شده و معتبر میتونه یه عامل متمایز کننده قدرتمند باشه که تو رو متمایز کنه و برندت رو به یادماندنیتر کنه.
تا حالا فکر کردی که چطور Walgreens یکی از برترین زنجیرههای داروخانه توی آمریکا شد؟ اونها این کار رو با گفتن به دنیا که بهترین هستن انجام ندادن. Walgreens این کار رو با نشون دادن به دنیا که چقدر به “کمک به مردم در سراسر دنیا برای داشتن زندگی سالمتر و شادتر” اختصاص دارن، انجام داد. این هدف برند واضح نه تنها با مخاطب هدفشون همخوانی داشت، بلکه اونها رو از رقبا متمایز کرد و باعث وفاداری و حمایت از برند شد.
Walgreens از بازاریابی هدفمحور برای ایجاد آگاهی از برند استفاده میکنه.
برای به دست آوردن وضوح با هدف برندت، شروع کن به پرسیدن سوالات زیر از خودت (و شرکات):
- وقتی کسبوکارت رو شروع کردی، چه تغییر مثبتی توی دنیا میخواستی ایجاد کنی؟
- شرکتت چطور میتونه به ایجاد اون تغییر کمک کنه؟
- چه کسایی از اون تغییر بهرهمند میشن؟
- چطور میتونی هدفت رو به شکلی بیان کنی که مخاطبات رو الهام بخشه و انگیزه بده؟
- میخوای برندت به چی معروف باشه؟
وقتی به جوابهای خودت رسیدی، از اونها برای ایجاد و مستندسازی ماموریت، چشمانداز، ارزشها و اهداف برندت استفاده کن.
2. به برندت شخصیت بده
وقتی هدف برندت رو مشخص کردی، باید فکر کنی که چطور میخوای برندت رو به دنیا و بهویژه به مخاطب هدفت معرفی کنی.
یادت باشه، هدف اینجا اینه که برجسته بشی و یه اثر ماندگار بذاری. و تنها راه برای انجام این کار اینه که به برندت شخصیت بدی.
شخصیت برند چیه؟ 99 Designs بهترین تعریف رو داره:
شخصیت برند مجموعهای از ویژگیهاست که به چشم مشتری به یه برند نسبت داده میشه. شخصیت برند اون چیزیه که ادراک عمومی از یه برند رو بر اساس اینکه چطور عمل میکنه، چی میگه و چه شکلیه، شکل میده.
به عبارت دیگه، شخصیت برندت اون چیزیه که برندت رو منحصر به فرد میکنه. این همون چیزیه که به برندت کمک میکنه “جایگاه درستی توی ذهن مصرفکننده پیدا کنه”، همونطور که استراتژیست محتوای برند، لورا بوش میگه.
با این حال، شخصیت برندت، هرچقدر هم که برجسته باشه، نمیتونه مخاطبانت رو توی اولین ملاقات با برندت به تبدیل برسونه. اگه میخوای برندت تو ذهن مخاطبانت ماندگار بشه، باید به طور مداوم اونو بهشون ارائه بدی.
یادت باشه که توی محیط دیجیتالی پر از شلوغی امروز، مسیر مشتری همیشه مستقیم نیست. در واقع، معمولاً حدود ۷ نقطه تماس با یه برند طول میکشه تا مشتری در نهایت تصمیم به خرید بگیره.
اگه میخوای اون نقاط تماس مؤثر باشن و به فروش منجر بشن، شخصیت برندت باید مداوم باشه. نمیخوای برندت یه بار پیشرفته به نظر بیاد و دفعه بعد سخت و خشن. اگه مشتریهات رو گیج کنی، نمیتونی اثر کافی برای ماندگار کردن برندت تو ذهنشون بسازی.
حالا چطور میتونی این هماهنگی برند رو حفظ کنی؟ کلیدش اینه که از هدف برندت به عنوان ستاره شمالی استفاده کنی. خوشبختانه، این بخش رو قبلاً انجام دادی، پس این زمان خوبی برای بازنگری در ماموریت، چشمانداز و ارزشهای برندته.
حالا از خودت بپرس: چطور میتونی برندت رو به شکلی ارائه بدی که به مخاطبانت کمک کنه با هدف برندت ارتباط برقرار کنن و احساساتی که با ارزشهات همخوانی داره رو برانگیزه؟
اینجاست که راهنمای سبک برند وارد میشه. 99 Designs راهنمای سبک برند رو اینطور تعریف میکنه: “یه کتاب راهنما که توضیح میده چطور یه سازمان خودش رو از طریق لوگو، فونت و انتخاب رنگ، عکاسی و خیلی چیزهای دیگه به دنیا معرفی میکنه.”
راهنمای سبک برند شامل شش عنصره که عبارتند از:
- داستان برند
- صدا
- لوگو
- تصاویر
- تایپوگرافی
- پالت رنگ
استخدام طراحان برند حرفهای برای اطمینان از اینکه شخصیت برندت در همه نقاط تماس مداومه، ضروریه. این کارشناسان میتونن روح برندت رو به تصاویری تبدیل کنن که مورد پسند مخاطبانت قرار میگیره. با کمک اونها، میتونی یه برند منحصر به فرد بسازی که ارتباط برقرار میکنه و ماندگار میمونه، رابطهها رو تقویت میکنه و تبدیلها رو افزایش میده.
3. کارمندانت رو به سفیران برند تبدیل کن
افزایش آگاهی از برند یه کار تیمیه. اگه میخوای برندت تو ذهن مخاطبات یه اثر ماندگار بذاره، مطمئن شو که همهی کارمندهای سازمانت همگی برندتون رو بهخوبی نمایان میکنن.
نیازی به گفتن نیست: کارمندانت نماینده شرکتت هستن. و اگه اونها مشتریها رو به روشهایی که نمایانگر برندتون هست تحت تأثیر قرار بدن، میتونی مطمئن باشی که این کار باعث میشه که گفتوگوهایی برانگیخته بشه و نه تنها آگاهی از برند بلکه اعتماد رو هم بسازه.
Trader Joe’s توی صنعت فوقالعاده رقابتی خردهفروشی مواد غذایی از طریق مشارکت استثنایی کارکنان برجسته شد. چطور این کار رو کردن؟ سادهست: همه کارهایی که انجام میدن تحت تأثیر یه هدف برند قوی هست: “تجربه خرید مشتریها رو پربار، خاص و سرگرمکننده کنن.” کارمندهای Trader Joe’s این فرهنگ رو به خودشون گرفتن و باعث شدن این خردهفروش به خاطر کارکنان انرژیدار و همدلشون شناخته بشه.
حالا، چطور کارمندانت رو تو تلاشهای ساخت برند درگیر کنی؟
این کار شامل سه مرحلهست:
- استخدام
- آشنایی با سازمان
- حمایت
مرحله استخدام
کارمندانت رو فقط بر اساس شایستگی یا دستاوردهاشون انتخاب نکن. کلید اینه که مطمئن بشی کارمندانی رو انتخاب میکنی که با برندت سازگار باشن. مطمئن شو که ارزشهای اصلی برندت رو به اشتراک میذارن. میتونی از ارزیابیهای شخصیتی قبل از استخدام استفاده کنی تا متقاضیانی که برای برندت مناسب هستن رو پیدا کنی. سوالات مصاحبهای مبتنی بر ارزشها بپرس و نظرسنجیهای دورهای انجام بده.
مرحله آشنایی با سازمان
فرهنگ برندت رو به استخدامهای جدید معرفی کن با استفاده از برنامه آشنایی که بهشون میگه برندت چی رو نمایندگی میکنه، چه هدفهایی با محصولات و خدماتت داری و چطور میخوای برندت به دنیا معرفی بشه. اونها باید توی فرآیند آشنایی احساس کنن که بخشی از تیم هستن. این زمان خوبی هم هست که فرهنگ، مأموریت و چشمانداز سازمانت رو معرفی کنی.
مرحله حمایت
مطمئن شو که کارمندانت رو تشویق کنی. بهشون برای نه تنها رسیدن به اهدافشون بلکه برای ارزشی که به مشتریها دادند و زندگی اونها رو بهتر کردن، اعتبار بده. مشوقهای مبتنی بر ارزش ارائه بده. داستانهای الهامبخش مشتری رو نمایش بده. بهشون بگو چقدر به ماموریت کلیتون کمک میکنن و باعث بشن احساس خوبی داشته باشن.
4. از داستانسرایی به نفع خودت استفاده کن
ما همه چیز رو از دید داستان میبینیم. داستانها راهیه که ما باهاش دنیای اطرافمون رو میفهمیم. اونا به ما یاد میدن چطور تو دنیایی که زندگی میکنیم راه پیدا کنیم.
مشتریها هم به همون روش تو فضای بازاریابی حرکت میکنن. اونا برندهایی رو انتخاب میکنن که بهترین داستانها رو میگن. بقیه چیزها فقط نویزه. پس اگه میخوای توی نویزها برجسته بشی و دیده بشی، از داستانسرایی برند به نفع خودت استفاده کن.
داستانسرایی برند نه تنها یه راه عالی برای جلب و نگهداشتن توجه مخاطبته، بلکه کمک میکنه تا اونا رو به جایی که میخوای ببری.
کایتلین لویال، معاون رییس Scribewise، یه تعریف عالی از داستانسرایی برند ارائه میده:
داستانسرایی برند یعنی استفاده از یه روایت برای ارتباط برندت با مشتریها، با تمرکز روی ارتباط اون چیزی که نمایندگی میکنی با ارزشهایی که با مشتریهات به اشتراک میذاری.
برای ایجاد یه روایت که مخاطبات توش سرمایهگذاری کنن، از عناصر استفاده کن که داستانها رو در ابتدا جذاب میکنه.
دونالد میلر، مدیر عامل Storybrand، اون عناصر رو به شکلی فریم داده که آسون به خاطر بسپاری و بفهمی. ۷ مرحله از چارچوب Storybrand شامل:
- قهرمان: مخاطبت قهرمان داستان تو هستن، نه برندت. چرا؟ چون اونا به اندازه خودشون به تو اهمیت نمیدن. این داستان اونهاست، نه داستان تو.
- مشکل: برای اینکه مخاطبت توی داستان برندت سرمایهگذاری کنن، مشکلشون رو بفهم و براشون تعریف کن.
- راهنما: وقتی که نشون دادی مشکلاتشون رو میفهمی، نشون بده که تو راه حلشون رو داری. یودا برای لوک اسکایواکر باش.
- برنامه: بهشون نگویید که میتونی مشکلاتشون رو حل کنی. نشون بده که یه برنامه برای انجامش داری.
- دعوت به اقدام: بهشون بگو که باید چی کار کنن تا اون مشکلات رو حل کنن (و واضح باش).
- اجتناب از شکست: اونها رو به اقدام وادار کن با نشون دادن اینکه چی در خطره.
- موفقیت: بهشون بگو که یه پایان خوش وجود داره. و یه چشمه از اون پایان خوش رو بهشون بچشون.
با درک مشکلات مخاطب هدف، بازتاب دادن اون بهشون و بعد بهشون راهنمایی و کمکی که برای حل این مشکلات نیاز دارن رو دادن، دارید بهشون یه روایت میدید که بتونن بهش چنگ بزنن. و چون شما هم بخشی از اون روایت هستید (یادتونه یودا هستید؟)، اونها میخوان مطمئن بشن که شما تو هر قدم همراهشون هستید.
5. محتوای قابل اشتراکگذاری ایجاد کنید
میگن که “محتوا پادشاهه.”
اما من میگم محتوای قابل اشتراکگذاری پادشاهه.
بهش فکر کنید. تو دنیایی که شبکههای اجتماعی و گوشیهای هوشمند همچنان دارن تو زندگیمون تسلط پیدا میکنن، ما بیشتر از همیشه به هم متصل هستیم. چرا از این ارتباط برای ایجاد هیاهو دور برندتون استفاده نکنید؟
اینجا چند تا آمار برای اثبات این موضوع آوردم:
- 73% از کاربران اینترنت اطلاعات رو بیشتر و عمیقتر پردازش میکنن وقتی که اونها رو به اشتراک میذارن
- 85% از کاربران اینترنت میگن که خوندن محتوای اشتراکگذاری شده توسط دیگران آنلاین بهشون کمک میکنه تا اطلاعات و رویدادها رو بهتر پردازش کنن
- رتبههای بالاتر توی موتورهای جستجو با اشتراکگذاری بیشتر توی شبکههای اجتماعی همبسته هستن
ایجاد محتوای قابل اشتراکگذاری نه تنها آگاهی از برند رو افزایش میده، بلکه ترافیک سایت رو هم بیشتر میکنه، مشارکت رو افزایش میده، لیدهای بیشتری ایجاد میکنه و فروش رو تقویت میکنه.
علاوه بر این، اشتراکگذاریهای اجتماعی هم به عنوان مدرک اجتماعی عمل میکنن. اگه مخاطبتون از پست وبلاگتون لذت ببره و ببینه که خیلیهای دیگه دارن اونو به اشتراک میذارن، احتمال بیشتری داره که اونها هم دنبال کنن. این نه تنها کلام به کلام رو برمیانگیزه، بلکه یه جامعه از سفیران برند ایجاد میکنه که میخوان همچنان به پخش کردن کلام درباره برندتون ادامه بدن.
اینجا چند نکته برای ساختن محتوای قابل اشتراکگذاری آوردم:
- دکمههای اشتراکگذاری اضافه کنید
- محتوای احساسی ایجاد کنید
- یه عنوان خوب بسازید (ساده، خلاقانه باشه. اگه میتونید، از اعداد استفاده کنید)
- محتوای جذاب ایجاد کنید (نقاط درد مخاطب رو هدف قرار بدید و اون رو برای مخاطب هدف مفید کنید)
- از موضوعات داغ استفاده کنید
- از داستانسرایی استفاده کنید (بخش 4 رو ببینید)
6. از برنامه ارجاع استفاده کنید
بازاریابی ارجاعی مؤثرترین نوع بازاریابیه. چرا؟ چون این یه استراتژی بازاریابیه که از قدرتمندترین متمایز کننده برند استفاده میکنه: اعتماد مصرفکننده.
منطقیه. به هر حال، مصرفکنندهها به همدیگه بیشتر اعتماد دارن تا به شرکتها. و با دادن یه پلتفرم به مشتریها برای ارسال ارجاعها از طریق یه برنامه ارجاع، میتونید اونا رو تشویق کنید که سفیران برند بشن. و وقتی که مشتریها حرف میزنن، مردم گوش میکنن.
اینجا چند تا آمار برای اثبات این موضوع آوردم:
- 92% از مصرفکنندهها به توصیهها بیشتر از سایر انواع تبلیغات اعتماد دارن (نielsen).
- افراد 4 برابر بیشتر احتمال داره که وقتی توسط یه دوست معرفی میشن خرید کنن.
- لیدهای ارجاعی 30% بهتر از لیدهای سایر کانالها تبدیل میشن.
اینجا چند نکته برای کمک به ایجاد یه برنامه ارجاع که رشدتون رو بیشتر کنه و دور برندتون هیاهو ایجاد کنه، آوردم:
- مشوقهای مناسب ارائه بدید
- یه عنوان برنامه ارجاع قدرتمند و جذاب بنویسید
- از کدها یا لینکهای ارجاعی استفاده کنید
- برنامه ارجاعتون رو بازیسازی کنید
- یه ایمیل ارجاع جذاب بنویسید
- صفحه ارجاع کامل ایجاد کنید
میتونید راهنمای ما رو بخونید اگه نیاز به کمک دارید که چطور یه برنامه ارجاع مشتری راهاندازی کنید. میتونید از قالب برنامه ارجاع ما هم استفاده کنید تا مطمئن بشید که همه بخشهای مهم رو برای راهاندازی دارید.
برای شروع کار به خصوص کسب و کارهای کوچک و استارتاپها، بهترین توصیه برای شیوه و استراتژی اول کار میتونه این باشه که آگاهی از برند یه راه نجاته برای یه کسبوکار کوچیک. این یعنی مشتریها شرکت رو میشناسن و بهش اعتماد دارن. لازم نیست هزاران دلار خرج یه کمپین بازاریابی کنی تا تو دنیا دیده بشی. در عوض، کارآفرینان و صاحبان کسبوکار باید روی جزئیات تمرکز کنن و از اینترنت استفاده کنن. استفاده مداوم از هفت نکته زیر به کسبوکارت کمک میکنه تو دنیا راه خودش رو پیدا کنه.
1. از شبکههای اجتماعی استفاده کن
شبکههای اجتماعی یکی از بهترین ابزارها برای ساختن یه برند هستن. اول، یه شرکت باید پروفایلها و صفحات خودش رو تو پلتفرمهای مختلف بسازه. محتوای اینجا باید معتبر، شفاف و نمایانگر پیام شرکت باشه. وقت بذار تا محتوای تازه ایجاد کنی و تصاویر رو انتخاب کنی. بعد، خیلی مهمه که با مشتریها تو شبکههای اجتماعی درگیر بشی: پستهاشون رو به اشتراک بذاری، عکسهاشون رو لایک کنی و بیشتر. در نهایت، محتوا باید تشویق به درگیر شدن کنه. مردم عاشق هدایا، ویدیوهای خندهدار و مسابقات هستن. ساختن یه حضور قوی تو شبکههای اجتماعی تقریباً رایگانه و یه راه عالی برای دیده شدنه.
2. به مشتریها توجه کن
خدمات مشتری با کیفیت بالا برای مردم دنیا خیلی مهمه. اگه یه محصول یا خدمات مشکل داشته باشه، مهمه که سریع و با پاسخی که روی مشتری تمرکز داره، پاسخ بدی. مطمئن شو که لحنت دوستانه، ثابت و شفاف باشه. اگه یه مشتری نظر مثبتی بنویسه یا محتوای شما رو مرتباً به اشتراک بذاره، با یه محصول رایگان یا یه یادداشت قشنگ تشویقش کن. به تدریج نظرات مثبت اینترنت رو پر میکنه و باعث میشه که دیده بشی و امتیازات و دیدگانیت افزایش پیدا کنه. ضربالمثل قدیمی که میگه “مشتری همیشه حق داره” هنوز هم تو این دوره زمونه درسته.
3. محصولات تبلیغاتی به شما توجه جلب میکنه
مردم عاشق چیزای رایگان هستن. وقت بذار تا روی محصولات تبلیغاتی با کیفیت بالا سرمایهگذاری کنی که لوگو و پیامتون شفاف باشه. امروز میتونی روی هر چیزی از یه خودکار تا یه تیشرت سرمایهگذاری کنی. این اقلام میتونن توی ارسالها، رویدادهای محلی یا به عنوان جوایز هدایا یا مسابقات درج بشن. محصولات تبلیغاتی یه راه ظریف و مقرون به صرفه برای ساختن دید برند هستن. میتونی خیلی از اقلام رو به صورت عمده بخری تا هزینهها رو کم کنی. خیلی از شرکتها هم یه نمونه برای تصمیمگیری ارسال میکنن تا ببینی کدوم اقلام برات بهتره. البته، محصولات باید به شرکت و مخاطب هدفت مربوط باشن. یه مادر پنج فرزند ممکنه چیزی خیلی متفاوت از یه نوجوان بخواد.
4. بازارهای محلی مهم هستن
میتونی خیلی سریع کلام درباره یه کسبوکار رو توی شهر یا جامعه خودت پخش کنی. مثلاً، اگه یه رویداد محلی هست، میتونی برای یه غرفه ثبتنام کنی یا اسپانسر بشی. هرچه لوگوت بیشتر دیده بشه، احتمال بیشتری داره که مردم اونو به یاد بیارن. سعی کن از سایر کسبوکارهای محلی هم حمایت کنی تا یه شبکه قوی بسازی. این یعنی دنبال کردن همدیگه تو شبکههای اجتماعی، به اشتراک گذاشتن منابع و بیشتر.
5. اینفلوئنسرها قدرتمندن
داشتن اینفلوئنسرهای شبکههای اجتماعی یا رسانههای محلی که کسبوکارت رو ذکر کنن، قدرتمنده. ممکنه بخوای یه بیانیه خبری و یه محصول رایگان براشون ارسال کنی. قرار دادن لوگوت توی یه کسبوکار محلی یا داشتن بررسی اون تو یه مجله معتبر هم مهمه. هیاهوی کلام به کلام زمانی اتفاق میافته که مردم به منبعی که اطلاعات رو به اشتراک میذاره، اعتماد کنن. به این فکر کن که محصول یا خدماتت برای کی هست و اینفلوئنسرها توی این جامعه کی هستن.
6. از لوگوت توی بستهبندی استفاده کن
یه لوگو کارت ویزیت یه کسبوکاره. باید شفاف، خوب طراحی شده و تو بستهبندیت درج بشه. این یعنی که نه تنها روی محصولت و کارت ویزیتت هست بلکه روی جعبه، کاغذ ارسال و بیشتر هم باشه. وقت بذار تا به داستانی که لوگو و مواد بستهبندیات وقتی مشتری یه آیتم دریافت میکنه، فکر کنی. به همین ترتیب، وبسایت، خبرنامه و هر ارتباط دیگهای باید این داستان رو منعکس کنن. داستانگویی لوگو و بستهبندی یه جزئیات فراموش شدهایه که خیلی از صاحبان کسبوکار فراموشش میکنن.
7. سئو ضروریه
مردم از اینترنت استفاده میکنن هر وقت که بخوان درباره هر چیزی از یه محصول و خدمات برای سرمایهگذاری تا اینکه کدوم فیلم رو ببینن تصمیم بگیرن. پس داشتن حضور آنلاین ضروریه. خیلی از مردم از صفحه اول نتایج جستجو فراتر نمیرن، پس مهمه که رتبههات رو ارتقا بدی. این با محتوای شما شروع میشه؛ پیامی که وبسایتت داره میفرسته چیه؟ آیا کلمات کلیدی درستی داری؟ بعدش باید به چیدمانت فکر کنی، اگه مشتریها بتونن با یه صفحه درگیر بشن و مخاطب آرزو شدهات.
وقتی که داری آگاهی از برندت رو افزایش میدی، به داستانی که میخوای بگی و مخاطب هدفت فکر کن. جزئیات مهم هستن توی همه چیز از شبکههای اجتماعی تا محصولات تبلیغاتی. پیامرسانی مستمر، حضور آنلاین قوی و خدمات مشتری با کیفیت بالا آگاهی از برندت رو افزایش میده!
حرف آخر
این استراتژیهای آگاهی از برند رو دقیقاً دنبال کنید و به مخاطباتون دلایل زیادی بدید تا برندتون همیشه تو ذهنشون بمونه. یادتون باشه، برندتون قویترین داراییتونه. این نه تنها فروش ایجاد میکنه، بلکه باعث میشه مشتریها دوباره برگردن. برندتون رو به روش درست بسازید و کسبوکارتون برای رشد پایدار آمادهست.
اعتماد به تواناییتون در ساختن آگاهی از برند دارید؟ شاید وقتشه به استراتژی وابستگی به برند فکر کنید!
یک نظر اضافه کنید