برندینگ چیه؟ (نویسنده: الی دکر)
کشف کنید که چطور میتونید یه برند بسازید و مدیریت کنید که به کسبوکارتون کمک میکنه شناخته شده، دوست داشتنی و مورد ترجیح قرار بگیره.
بر خلاف باور عمومی، شرکتها محصولات نمیفروشن — اونا برندینگ میفروشن.
اونا تجربهها، احساسات و ایدئولوژیها رو میفروشن. کسبوکارهایی با برندهای شگفتانگیز مثل کوکاکولا دقیقاً میدونن چه تجربهای میخوان مشتریها هنگام خرید (یا فکر به خرید) داشته باشن.
توانایی کنترل تجربه خرید در این سطح قدرت برندینگ در کاره.
این راهنمای برندینگ بهتون کمک میکنه که یه برند قوی بسازید و مدیریت کنید که مشتریها رو ترغیب کنه تا کسبوکارتون رو تحسین کنن، به خاطر بسپرن و به رقبای دیگه ترجیح بدن.
پس، ادامه بدید یا بپرید جلو و چیزی که نیاز دارید رو پیدا کنید.
برند چیه؟
یه برند هویت و داستان یه شرکته که اون رو از رقبا که محصولات یا خدمات مشابهی میفروشن متمایز میکنه. هدف برندینگ اینه که تو ذهن مخاطب هدف جا بگیره و گزینهی مورد ترجیح برای انجام کسبوکار بشه.
برندها یه راه مؤثر برای شرکتها هستن تا چشماندازشون رو به اشتراک بذارن. یه برند روشن میکنه که یه شرکت برای چی ایستاده و چرا.
یه برند همچنین به تجربهی کلی فرد هنگام تعامل با یه کسبوکار اشاره میکنه — به عنوان یه خریدار، مشتری، دنبالکننده در شبکههای اجتماعی یا فقط یه عابر.
برندینگ چیه؟
برندینگ فرآیند ایجاد هویت برند یه شرکته. این فرآیند همچنین موادی که از برند حمایت میکنن، مثل لوگو، شعار، طراحی بصری یا لحن صدا رو ارائه میده.
بهطور خلاصه، برندینگ فرآیند تحقیق، توسعه و اعمال ویژگی یا مجموعهای از ویژگیهای متمایزه به سازمان شماست تا مصرفکنندهها بتونن برند شما رو با محصولات یا خدماتتون مرتبط بدونن.
برندینگ توی کپشنهای شبکههای اجتماعی، پالت رنگی بیلبوردها و موادی که برندها برای بستهبندی استفاده میکنن وجود داره.
راهنمای رایگان ساخت برند
یه راهنمای جامع برای تعریف، راهاندازی، گسترش و نظارت مؤثر بر برندتون.
درک برندها امروز. ادغام برند در بازاریابی. ایجاد استراتژی برند. اندازهگیری تأثیر برند. راهنمای رایگان خودتون رو دریافت کنید بیشتر بیاموزید
شرکتهایی که برندهای قوی ایجاد میکنن میدونن که هویت برندشون باید همهجا زنده باشه. اونا میدونن که نامشون فراتر از برچسبه و میتونه مصرفکنندهها رو ترغیب کنه که محصولاتشون رو از بین یه صف از گزینهها انتخاب کنن.
مثلاً، برند کوکاکولا یکی از شناختهشدهترین لوگوها در سراسر جهانه. حروف قرمز و سفید کلاسیک، آثار هنری زنده و فونت متمایز توجه خریداران رو برای بیش از یه قرن جلب کرده.
داشتن توانایی ماندن در طول زمان، برند کوکاکولا شاهد قدرت برندینگ موفق و مداومیه که مصرفکنندهها عاشقش شدن.
با این گفته، برندینگ یه فرآیند تکراریه و نیاز به ارتباط با قلب مشتریها و کسبوکارتون داره. با این حال، دقیقاً مثل بازاریابی نیست.
حالا به شباهتها و تفاوتهای برندینگ و بازاریابی میپردازیم.
برندینگ در مقابل بازاریابی
در حالی که ادغام برندینگ و بازاریابی توی یه رشته آسونه، اونا کاملاً متفاوت هستن. همچنین معمولاً میشنوید که برندینگ و بازاریابی از نظر اولویتها مقایسه میشن. حقیقت اینه که هر دو برای یه کسبوکار موفق ضروری هستن و باید هماهنگ کار کنن تا یه کسبوکار رشد کنه.
به سادگی، برندینگ هویت یه شرکته و بازاریابی شامل تاکتیکها و استراتژیهاییه که اون چشمانداز رو منتقل میکنه.
با رشد یه کسبوکار، هم برندینگ و هم بازاریابی پیچیدهتر میشن. این رشد معمولاً به این معنیه که هر دو بخش یه کسبوکار استراتژیها و تاکتیکهایی برای حمایت از اهداف مختلف توسعه میدن.
در برندینگ، این اقدامات معمولاً از داستان و هویت کسبوکار حمایت میکنن. در بازاریابی، این اقدامات معمولاً محصولات، مشتریها یا ابتکارات دیگه شرکت رو تقویت میکنن تا فروش رو افزایش بدن.
برندینگ به دلایل مختلفی مهمه — و ما به اونا در زیر میپردازیم.
۱. تأثیرگذاری بر تصمیمات خرید
برندینگ شکلدهی به نحوهی ادراک مصرفکنندهها از یه محصول یا خدماته. تصویر قوی یه برند میتونه ارتباطات مثبت با کیفیت، ارزش یا سبک زندگی خاصی ایجاد کنه که تصمیمات خرید رو تحت تأثیر قرار میده. در واقع، ۷۱٪ از مصرفکنندهها (بهویژه نسل Z) میگن که بیشتر احتمال داره از برندهایی که بهشون اعتماد دارن خرید کنن. همچنین، نظرسنجیهای قبلی ما نشون داد که خریدهاشون میتونه توسط برندهایی با ارزشهای مشترک تأثیر بپذیره.
۲. ایجاد هویت برای کسبوکارتون
یه برند فراتر از محصول یا خدمات یه شرکته. برندینگ به کسبوکارتون هویت میده. به مصرفکنندهها چیزی میده که بتونن باهاش رابطه برقرار کنن و فراتر از محصول یا خدماتی که واقعاً میخرن، بهش متصل بشن.
۳. کمک به یادآوری کسبوکارتون
برندینگ کسبوکار شما رو بهیادماندنی میکنه. این چهرهی شرکت شماست و به مصرفکنندهها کمک میکنه که کسبوکار شما رو در هر رسانهای تشخیص بدن. نکته حرفهای: یکی از بهترین راهها برای بهیادماندنی شدن، ایجاد محتوایی هست که با مخاطبتون همخوانی داشته باشه. اینجا یه لیست از برترین نوع محتواهایی که مصرفکنندهها میخوان ببینن، طبق نظرسنجی سالانه مصرفکننده ما آورده شده.
۴. افزایش تبلیغات و بازاریابی
برندینگ از تلاشهای بازاریابی و تبلیغات شما حمایت میکنه. این کمک میکنه که تبلیغاتتون با شناخته شدن بیشتر و تأثیر بیشتر همراه باشه.
۵. ایجاد حمایت کارکنان
برندینگ به کارکنانتون افتخار میده. وقتی شرکتی برند میکنید، نه تنها به کسبوکارتون هویت میدید. همچنین یه محیط کاری قابل احترام و معتبر ایجاد میکنید. برندینگ قوی کارمندان قوی رو به ارمغان میآره.
راهنمای استراتژی برند
درسته. برندینگ کار خلاقانهایه. همچنین یه تلاش تیمیه و بسیاری از ذینفعان باید در فرآیند دخیل باشن. همهی افراد نظری دارن. هدایت بازخوردهای مفید و تغییرات میتونه برندینگ رو به چالش بکشه.
ولی شما نیازی نیست که برندتون رو بدون کمک اختراع کنید — این قالبها میتونن به شما کمک کنن که یه برند قدرتمند بسازید. برای نشون دادن اینکه چطور یه قالب میتونه فرآیند برندینگ رو بهبود بده، بیایید به چند مثال بعدی نگاه کنیم.
چطور یه برند بسازید؟
- تعیین مخاطب هدفتون
- تعیین بیانیه مأموریتتون
- تعریف ارزشها، ویژگیها و مزایاتون
- ایجاد داراییهای بصری
- پیدا کردن صدای برندتون
- بازاریابی برندتون
تعیین هدف برندتون
قبل از اینکه وارد جزئیات بشید، یه قدم به عقب بردارید و هدف کلی برندتون رو تعریف کنید. چه تاثیری میخواید روی مشتریها و جهان داشته باشید؟
این هدف باید همهی تصمیمات برندینگ شما رو راهنمایی کنه.
۱. داستان منشأ برندتون رو بفهمید.
هر برند یه داستان منشأ داره — دلیلی که بنیانگذاران شرکت رو شروع کردن و مشکلاتی که تصمیم گرفتن حل کنن. ساختن یه برندی که اصیل به نظر میرسه و با مشتریها همخوانی داره، به معنای فهمیدن و ارتباط برقرار کردن با این داستانه.
مثال واقعی برند: Airbnb
داستان منشأ Airbnb اینه که بنیانگذارانش نمیتونستن اجاره خونه رو پرداخت کنن، پس تشکهای بادی در آپارتمانشون اجاره دادن تا پول اضافی دربیارن.
این تجربه باعث شد که بفهمن فرصتی برای ایجاد بازاری برای اقامتگاهها و تجربههای منحصر به فرد وجود داره. پذیرفتن این داستان منشأ، شکلدهی به برند متمرکز بر جامعه و مأموریتمحور Airbnb رو ساخته.
آزمایش کردنش
بیایید اینو به عمل دربیاریم و یه برند برای یه پلتفرم بازاریابی شبکههای اجتماعی بسازیم.
یه داستان منشأ ساده برای یه پلتفرم بازاریابی شبکههای اجتماعی ایجاد کردم: “بهعنوان یه صاحب کسبوکار کوچک، بنیانگذار ما از اینکه چقدر بازاریابی شبکههای اجتماعی وقتگیر و چالشبرانگیز میتونه باشه، ناامید بود.
او تصمیم گرفت یه پلتفرم بسازه که فرآیند رو ساده کنه و ارتباط اصیل رو امکانپذیر کنه، تا به کسبوکارهای کوچکی مثل خودش رشد کنه.” تقطیر این داستان به انسانیتر کردن برند کمک میکنه.
۲. تعیین مخاطب هدفتون
برندینگ به آگاهی، شناخت، اعتماد و درآمد منجر میشه. دربارهش حرف زدیم. ولی بیایید یه قدم به عقب برگردیم و بفهمیم که اینها از کجا میآد: مصرفکنندهها. و نه فقط هر مصرفکنندهای — مخاطب هدف و مشتریهاتون.
۷۰٪ از مصرفکنندهها میگن که یه تجربه شخصیسازی شده میخوان. ولی چطور میتونید اون تجربه رو ارائه بدید اگه ایده واضحی از اینکه اونا کی هستن ندارید؟
اگه برندتون با مخاطبتون همخوانی نداشته باشه، به اون آگاهی، شناخت، اعتماد و درآمد نخواهد رسید. اینجاست که تحقیق بازار هدف وارد میشه.
قبل از اینکه قلم رو روی کاغذ بذارید (یا نشانگر رو روی سند دیجیتال)، باید بفهمید که برندینگتون با کی حرف میزنه.
محصولتون به کی خدمت میکنه؟ مشتری ایدهآلتون کیه؟ چرا اصلاً کسبوکار رو ایجاد کردید؟
چیزی که درباره بازار هدفتون و پرسونای خریدار یاد میگیرید، تصمیمات برندینگتون رو در آینده تحت تأثیر قرار میده، پس این مرحله رو اولین اولویت خودتون قرار بدید.
آزمایش کردنش
برای پلتفرم بازاریابی شبکههای اجتماعی من، مخاطب هدف رو بهعنوان صاحبان کسبوکار کوچک که به دنبال رشد کسبوکارشون از طریق شبکههای اجتماعی هستن، تعریف کردم، ولی زمان یا منابع زیادی برای اختصاص به اون ندارن. اونا اصالت رو قدردانی میکنن و میخوان بهطور واقعی با مشتریهاشون ارتباط برقرار کنن.
۳. تعیین بیانیه مأموریتتون
بیایید به سوالی که تو مرحله قبلی پرسیدم برگردیم: چرا کسبوکارتون رو ایجاد کردید؟ پاسخ به این سوال به شما کمک میکنه بیانیه مأموریتتون رو بسازید. این بیانیه هدف و اشتیاقتون رو بهعنوان یه سازمان تعریف میکنه.
قبل از اینکه بتونید یه برند بسازید که مخاطبتون بشناسه، ارزش بده و بهش اعتماد کنه، باید بتونید نشون بدید که کسبوکارتون چی داره که بده. سپس، هر بخش از برندتون (لوگو، شعار، تصاویر، صدا و شخصیت) میتونه اون مأموریت و چشمانداز رو منعکس کنه.
بیانیه مأموریتتون یه بلوک سازنده از بیانیهی برندتونه. اون شامل دلیلی که سازمانتون وجود داره و چرا مردم باید به برندتون اهمیت بدن میشه.
منابع برجسته: مثالها و قالبهای بیانیه مأموریت
این مثالها و قالبهای بیانیه مأموریت رایگان رو دانلود کنید و از جزئیات دو عنصر استراتژیک ارزشمند برای کسبوکارها مطلع بشید.
مثال واقعی برند: Patagonia
هدف برند پوشاک Patagonia اینه که “سیارهمون رو نجات بدیم.” این هدف واضح و تاثیرگذار همه چیزهایی که انجام میدن رو راهنمایی میکنه، از طراحی محصولاتشون تا فعالیتهای زیستمحیطیشون. مشتریها عاشقش هستن و اونو بهعنوان معتبرترین برند در ایالات متحده میدونن.
آزمایش کردنش
بیانیه مأموریت زیر رو برای پلتفرم بازاریابی شبکههای اجتماعی مدل نوشتم: “توانمندسازی کسبوکارهای کوچک برای ارتباط اصیل با مشتریهاشون و رشد برندشون از طریق ابزارها و منابع نوآورانه و در دسترس بازاریابی شبکههای اجتماعی.”
این بیانیه مأموریت هدف برند و ارزشی که میخواد ارائه بده رو منعکس میکنه.
۴. ارزشها، کیفیتها و مزایای منحصر به فردتون رو تعریف کنید.
احتمالاً کسبوکارهای زیادی توی صنعت و نیشتون وجود دارن. تمرکز روی رقبا آسونه (و زمان و مکان خودش رو برای تحلیل رقابتی داره)، ولی فعلاً بیایید روی خودتون تمرکز کنیم.
چیزی که کسبوکارتون داره و هیچکس دیگه نمیتونه تقلید کنه (به طور قانونی) چیه؟ برندتون.
بهخاطر همین، باید مطمئن بشید که برندتون از عناصری ساخته شده و الهام گرفته شده که فقط از خودتون هست: ارزشها، مزایا و کیفیتهایی که شرکتتون رو منحصر به فرد میکنه.
یه لحظه وقت بذارید و یه لیست از چیزهایی که کسبوکارتون رو از دیگران متمایز میکنه یادداشت کنید. درباره ویژگیهای محصول حرف نمیزنم (مثل ظاهر، اجزاء یا قابلیتها). دارم درباره اینکه چطور محصولات یا خدماتتون زندگیها رو بهبود میده و به موفقیت کمک میکنه، حرف میزنم.
مثال واقعی برند: Tower 28 Beauty
شاید درباره Tower 28 شنیده باشید؛ اونا یه شرکت زیبایی هستن که توی TikTok در سال ۲۰۲۱ ویروسی شدن. من محصولات مراقبت از پوستشون رو به دو دلیل سفارش میدم:
- از مواد مضر دوری میکنن، و
- به برند اعتماد و احترام دارم (و خیلی قشنگه).
تو وبسایتشون، ارزشها و مزایای منحصر به فردشون رو بهوضوح و سادگی بهعنوان بخشی از برند کلیشون مشخص کردن. این باعث میشه برای مشتریانی مثل من راحت باشه که به محصولاتشون اعتماد کنیم و اونا رو نسبت به رقبا انتخاب کنیم.
آزمایش کردنش
چند ارزش و مزایای منحصر به فردی که برای پلتفرم بازاریابی شبکههای اجتماعی تعریف کردم:
- مقرونبهصرفه و قابل دسترس برای کسبوکارهای کوچک با بودجه کم.
- امکان ارتباط و درگیری اصیل با مشتریها.
- سادهسازی بازاریابی شبکههای اجتماعی برای صرفهجویی در زمان صاحبان کسبوکار کوچک.
- توانمندسازی کسبوکارهای کوچک برای رشد از طریق شبکههای اجتماعی.
۵. داراییهای بصری خودتون رو ایجاد کنید.
در این مرحله، باید مخاطب هدفتون، بیانیه مأموریتتون و کیفیتهای منحصر به فردی که کسبوکارتون رو تشکیل میده، رو درک کرده باشید.
آیا میتونید با اطمینان بگید که این مراحل رو تموم کردید؟ اگه جوابتون بلهست، وقتشه که به یکی از بخشهای هیجانانگیزتر برندینگ بروید — طراحی بصری. داریم درباره لوگو، پالت رنگی، تایپوگرافی (فونتها)، آیکوننگاری و سایر اجزای بصری حرف میزنیم.
منبع برجسته: چطور یه راهنمای سبک برند ایجاد کنید
وقتی این عناصر رو ایجاد میکنید، یه مجموعه راهنمای برند (یا راهنمای سبک برند) بسازید تا ترکیب و استفاده از داراییهای بصریتون رو مدیریت کنه.
این اطمینان میده که هر کسی که از برندینگ جدیدتون استفاده میکنه، این کار رو بهدرستی و با دقت انجام میده. این نمونههای راهنمای سبک برند رو برای الهامبخشی بررسی کنید.
نکته: طراحی میتونه به اندازهای که هیجانانگیز باشه، ترسناک هم باشه. در نظر بگیرید که یه حرفهای با تجربه در طراحی لوگو و هویت استخدام کنید یا با چند قالب طراحی مفید شروع کنید.
مثال واقعی برند: HubSpot
برندینگ بصری ما متمایز و منسجمه. ما از رنگ نارنجی ویژه در سراسر وبسایت، تبلیغات و پلتفرمهای اجتماعیمون استفاده میکنیم.
آزمایش کردنش
برای پلتفرم بازاریابی شبکههای اجتماعی، انتخاب کردم:
- لوگو: یه آیکون حباب چت که شامل یه فلش به سمت بالا برای نماد رشد از طریق گفتگو باشه.
- رنگها: یه رنگ آبی-سبز دوستداشتنی و پرانرژی بهعنوان رنگ اصلی. خاکستری و سفید بهعنوان رنگهای فرعی.
- فونتها: یه فونت بدون سریف گرد و دوستانه برای سرصفحهها. یه فونت بدون سریف تمیز و قابل خواندن برای بدنه متن.
- تصاویر: عکسهایی از صاحبان کسبوکار کوچک که با مشتریهاشون ارتباط برقرار میکنن و کسبوکارشون رو رشد میدن. تصاویر مینیمالیستی.
این عناصر بصری یه احساس یکپارچه به برند میدن که مدرن، دوستانه و نشاندهنده رشد هست.
۶. صدای برندتون رو پیدا کنید.
حالا، به صدای برندتون فکر کنید. اگه با برندتون صحبت کنید یا اگه بهتون پیام بده، چه صدایی داره؟
نحوه ارتباطتون با بازار هدف هم بهعنوان بخشی از برندینگتون در نظر گرفته میشه. میخواید یه صدای برند تعریف کنید که با مخاطبتون ارتباط برقرار کنه و همخوانی داشته باشه — وگرنه احتمالاً توجه نمیکنن.
بهخاطر همین، از برگشتن به مرحله اول برای آشنایی بیشتر با مخاطب هدف نترسید.
از کمپینهای تبلیغاتی و کپشنهای اینستاگرام تا پستهای وبلاگ و داستان برندتون، لحن شما باید ثابت باشه.
پس، به مخاطبتون یه فرصت بدید تا با برندتون آشنا بشن و صدای شما رو تشخیص بدن. بهتر از اون، یه صدای سرگرمکننده و جالب ایجاد کنید و مشتریهاتون منتظر بهروزرسانیهای شبکههای اجتماعی و ایمیلیتون خواهند بود.
مثال واقعی برند: MailChimp
MailChimp یه مثال عالی از یه برنده که با یه لحن واضح و ثابت صحبت میکنه. وقتی که از پلن رایگانشون برای کسبوکار کوچکم استفاده میکردم، همیشه با دریافت ایمیلهاشون و بررسی فید اینستاگرامشون لبخند میزدم.
از محتوای وبشون تا پستهای شبکههای اجتماعی، MailChimp یه صدای برند واضح داره که دوستانه، سرگرمکننده و قابل دسترسه. توضیح بخشهای فنی یه محصول نرمافزاری (مثل آزمون A/B) میتونه سخت باشه، ولی MailChimp این کار رو بهخوبی انجام داده.
آزمایش کردنش
ویژگیهای کلیدی صدای برند پلتفرم بازاریابی شبکههای اجتماعی رو تعریف کردم:
- دوستانه و قابل دسترس.
- اطلاعرسانی ولی نه بیش از حد فنی.
- توانمندساز و مشوق.
- گاهی استفاده از طنز.
۷. برندینگتون رو به کار ببرید.
برندتون فقط وقتی کار میکنه که شما هم کار کنید. وقتی طراحی و ایجاد برند جدیدتون (یا بازبرندسازی) رو تموم کردید، اونو در هر گوشهای از کسبوکارتون ادغام کنید.
بهطور ویژه توجه کنید که مطمئن بشید هر جایی که کسبوکارتون با مشتریها ارتباط برقرار میکنه، برندتون نمایش داده بشه. اینجا چند نکته برای اعمال برندتون در سراسر سازمان آورده شده.
آزمایش کردنش
برای اجرای برند جدید پلتفرم بازاریابی شبکههای اجتماعی، این اقدامات رو انجام میدم:
- اعمال عناصر برندینگ بصری به رابط پلتفرم، وبسایت، پروفایلهای شبکههای اجتماعی و هر نوع مواد بازاریابی.
- بهبود پیامرسانی در وبسایت و متون بازاریابی برای همخوانی با صدای برند.
- آموزش اعضای تیم در مورد راهنمای جدید برند.
- توسعه محتوای برند شده مثل پستهای وبلاگ، پستهای شبکههای اجتماعی و خبرنامههای ایمیلی.
- اطمینان از استفادهی مداوم از تصاویر و صدای برند در تمام طراحیهای آینده، بهروزرسانی محصولات و تعاملات با مشتری.
چطور کسبوکارتون رو در کانالهای مختلف برند کنید
۱. وبسایت
۵۰٪ از کاربران اینترنت طراحی یه وبسایت رو در تشکیل نظر درباره یه کسبوکار در نظر میگیرن. پس، لوگو، پالت رنگی و تایپوگرافیتون رو در سراسر وبسایتتون پخش کنید. از هر چیزی به جز داراییهای از پیش تعریف شدهتون در راهنمای برند استفاده نکنید.
وبسایت شما بخش مهمی از هویت شرکتتونه — اگه برندتون رو منعکس نکنه، فقط یه تجربه مشتری ناهموار ایجاد میکنه. همچنین، مطمئن بشید که همه متنهای وب، دعوت به اقدامها و توضیحات محصول با صدای برندتون صحبت کنن.
مثال واقعی برند: Shopify
وبسایت Shopify کاملاً برندش رو تجسم میکنه. طراحی تمیز و مینیمال و متن ساده ماموریت Shopify برای سادهسازی تجارت الکترونیک رو منعکس میکنه. استفاده منسجم از رنگهای برند، فونتها و تصاویر یه تجربه یکپارچه ایجاد میکنه.
آزمایش کردنش
برای وبسایت پلتفرم بازاریابی شبکههای اجتماعی، طرح رنگی آبی-سبز و خاکستری و فونتهای گرد و دوستانه رو به کار بردم. متن تأکید بر آسانی استفاده و ارتباط اصیل داره، مطابق با صدای برند. نظرات مشتریان و مطالعات موردی کسبوکارهای کوچک موفق رو به نمایش میذاره تا الهامبخش باشه و اعتماد بسازه.
۲. شبکههای اجتماعی
افزایش آگاهی برند یه هدف اصلی برای بازاریابان شبکههای اجتماعی هست، طبق تحقیقات سال ۲۰۲۲. همه عکسهای پروفایل، تصاویر کاور و تصاویر برند باید برندتون رو منعکس کنن. در نظر بگیرید که لوگوتون رو بهعنوان عکس پروفایل بگذارید. این کار شناخت کسبوکار توسط مشتریها رو راحتتر میکنه. همونطور که در وبسایتتون، مطمئن بشید که همه اطلاعات پروفایل، پستها و کپشنها صدای برندتون رو نشون بدن.
مثال واقعی برند: Wendy’s
حضور Wendy’s در شبکههای اجتماعی یه کلاس درس برندینگه. عکسهای پروفایلشون لوگو و نماد معروفشون رو نمایش میده. توییتهاشون جسورانه، بازیگوش و با برند هماهنگه.
آزمایش کردنش
در پروفایلهای شبکههای اجتماعی، از آیکون لوگوی حباب چت برند شده بهعنوان عکس پروفایل استفاده کردم. تصاویر کاور شامل رنگ آبی-سبز و عکسهای صاحبان کسبوکار کوچک در حال ارتباط با مشتریها هستن. کپشنها با صدای برند دوستانه و تشویقکننده نوشته شده، با نکات و منابعی برای کمک به رشد کسبوکارهای کوچک با استفاده از شبکههای اجتماعی.
استفاده مداوم از هشتگهای برند شده (#رشداصیلشبکههایاجتماعی) پیامهای کلیدی رو تقویت میکنه.
۳. بستهبندی
اگه کسبوکارتون محصولات فیزیکی داره، محصولتون احتمالاً ملموسترین راهیه که مشتریها با برندتون ارتباط برقرار میکنن. بهخاطر این، بستهبندیتون باید برند جدیدتون رو برجسته کنه — در طراحی، رنگها، اندازه و احساسش.
مثال واقعی برند: Chobani
من عاشق ماست Chobani هستم (اعتراف: الان دارم میخورمش). برندینگشون بلافاصله بهم میگه که اونا ماست یونانی اصیل و سالم تولید میکنن.
این یکی از دلایل اصلیه که Chobani میخرم. بستهبندی ماستشون رو با فنجانهای کاغذی قابل بازیافت میسازن — یه تصمیم عمدی که از تجربه کلی خرید و خوردن برند Chobani حمایت میکنه.
۴. تبلیغات
تبلیغات (دیجیتال و چاپی) اغلب برای ایجاد آگاهی برند و معرفی مصرفکنندهها به برندتون استفاده میشن. در واقع، طبق تحقیقات HubSpot، ۳۳٪ از بازاریابان از تبلیغات پولی برای افزایش آگاهی برند استفاده میکنن.
بهخاطر این، ضروریه که اونا برندینگ شما رو نمایش بدن. در واقع، برندینگ شما باید فرآیند ایجاد تبلیغ رو راحتتر کنه. با راهنمای سبک برندتون، شما قبلاً میدونید که تبلیغاتتون چطور باید ظاهر بشن و چه نوع متنی باید بنویسید.
مثال واقعی برند: Oatly
تبلیغات Oatly عجیب، جسورانه و بلافاصله قابل تشخیص هستن. با متنهای بیحرمتی، تصاویر سیاه و سفید ساده و لوگوی Oatly ثابت، اونا توجه رو جلب میکنن. تبلیغات بهطور کامل برند غیرمعمول Oatly رو میگیرن.
آزمایش کردنش
تبلیغات دیجیتال برای پلتفرم بازاریابی شبکههای اجتماعی شامل متن جسورانه در فونتها و رنگهای برند هست.
متن بر نکات دردناکی مخاطب هدف (“دارید برای رشد کسبوکارتون در شبکههای اجتماعی سخت میجنگید؟ ما میتونیم کمک کنیم!”) و مزایای پلتفرم تمرکز میکنه.
تصاویر برند شده چشم رو جلب میکنن و پیام رو تقویت میکنن. یه CTA واضح کلیکها رو تشویق میکنه.
۵. فروش و خدمات مشتری
یه برند فقط به اندازه افرادی که پشتش هستن قویه و اگه افرادتون برندتون رو به کار نبرن، برای شما کار نخواهد کرد. علاوه بر این، برندتون به بیشتر از بازاریابیتون اعمال میشه.
به افراد فروش و خدمات مشتریتون راهنمای برند رو اطلاع بدید و بهشون بگید که از اونا استفاده کنن، بهویژه وقتی که مستقیم با مشتریها درگیر میشن. چه اونا یه دمو محصول برند شده رو به اشتراک بذارن یا به سوالات مشتری پاسخ بدن، تشویقشون کنید که از لوگو، شعار، تصاویر و صدای برندتون استفاده کنن.
مثال واقعی برند: Amazon
Amazon بهخاطر خدمات مشتری استثناییش شناخته میشه، که بخش کلیدی از وعده برندش هست. برای مثال:
- پشتیبانی مشتری ۲۴/۷ از طریق تلفن، ایمیل و چت
- بازگشت و تعویض بدون دردسر
- ارتباط پیشفعال در مورد تأخیرها یا مشکلات سفارشها
- توصیههای شخصیسازی شده بر اساس تاریخچه خرید
آزمایش کردنش
یه آموزش برند برای همه تیمهای مواجه با مشتری توسعه دادم. اون شامل مأموریت پلتفرم، مخاطب هدف، صدای برند و راهنمای بصری هست. همچنین پرسونای خریدار با استفاده از قالبهای پرسونا فراهم کردم تا تیمها بهتر بفهمن با کی حرف میزنن.
نمایندگان فروش از اسلایدهای برند شده برای دموها استفاده میکنن و راحتی استفاده و ارتباط اصیل رو در ارائههاشون برجسته میکنن. نمایندگان خدمات مشتری به اندازه لازم وقت میگذارن تا به صاحبان کسبوکار کوچک در پلتفرم کمک کنن، با لحن دوستانه و تشویقکننده. همه تیمها به داراییهای برند تأیید شده دسترسی آسان دارن.
اصطلاحات برندینگ که باید بدونید
اینجا چند واژه کلیدی مرتبط با برند وجود داره که باید بدونید. اونا اهمیت و ارزش برندینگ کسبوکارتون رو نشون میدن.
آگاهی برند
آگاهی برند به میزان آشنایی عمومی و مخاطب هدف با برند شما اشاره میکنه. آگاهی بالای برند منجر به شناخته شدن برندها بهعنوان “ترند”، “مورد توجه” یا “محبوب” میشه.
آگاهی برند مهمه چون مصرفکنندهها نمیتونن در مورد خرید از برندتون فکر کنن اگه ازش آگاه نباشن.
👉🏼 برندینگ قوی کسبوکارتون رو معروف میکنه.
گسترش برند
گسترش برند زمانی اتفاق میافته که شرکتها برند خودشون رو برای توسعه محصولات جدید در صنایع و بازارهای جدید گسترش میدن. به چمنزنان هوندا یا “چیزهای خوب” مارتا استوارت فکر کنید.
گسترش برند به شرکتها (یا افراد) اجازه میده تا از آگاهی برند و سرمایهگذاری برای ایجاد جریانهای درآمدی بیشتر و تنوعبخشی به خطوط محصول استفاده کنن.
👉🏼 برندینگ قوی پول بیشتری به ارمغان میآره.
هویت برند
هویت برند شخصیت کسبوکارتون و وعدهای هست که به مشتریها میدید. این چیزی هست که میخواید مشتریها بعد از تعامل با برندتون به دست بیارن.
هویت برندتون معمولاً از ارزشهاتون، نحوه ارتباط محصولات یا خدماتتون و چیزی که میخواید مردم هنگام تعامل باهاش احساس کنن، تشکیل میشه.
👉🏼 برندینگ قوی به کسبوکارتون چیزی بیشتر از یک نام میده.
مدیریت برند
مدیریت برند به فرآیند ایجاد و نگهداری برندتون اشاره میکنه.
این شامل مدیریت عناصر ملموس برندتون (راهنمای سبک، بستهبندی، پالت رنگی) و عناصر ناملموس (چگونگی درک اون توسط مخاطب هدف و پایگاه مشتری) هست.
برندتون یه دارایی زنده و پویاست و باید بهعنوان چنین مدیریتی بشه.
👉🏼 برندینگ قوی نیاز به نگهداری مداوم داره.
شناخت برند
شناخت برند به این اشاره میکنه که چقدر یه مصرفکننده (ترجیحاً در مخاطب هدف شما) میتونه برندتون رو بدون دیدن نام کسبوکارتون تشخیص بده — از طریق لوگو، شعار، جینگل، بستهبندی یا تبلیغات.
این مفهوم با یادآوری برند همراه هست، که توانایی فکر کردن به یه برند بدون هیچ نشانه بصری یا شنیداریه.
👉🏼 برندینگ قوی کسبوکارتون رو در ذهنها نگه میداره.
اعتماد به برند
اعتماد به برند به میزان اعتقاد قوی مشتریها و مصرفکنندهها به برندتون اشاره میکنه.
آیا به وعدههای بازاریابیتون عمل میکنید؟ آیا فروشندهها و خدمات مشتریتون فراتر از حد انتظار عمل میکنن؟
اینها میتونن در بین مشتریها اعتماد ایجاد کنن، که در دنیایی که فقط ۱۴٪ از مردم به شرکتهای بزرگ اعتماد دارن، مهمه.
👉🏼 برندینگ قوی اعتماد مشتریها رو میسازه.
ارزشگذاری برند
ارزشگذاری برند به ارزیابی تجاری برند شما که از ادراک مصرفکننده، شناخت و اعتماد مشتق شده، اشاره میکنه.
این مفهوم با سرمایه برند همراه هست. یه برند قوی میتونه کسبوکارتون رو به سرمایهگذاران، سهامداران و خریداران احتمالی ارزشمند کنه.
👉🏼 برندینگ قوی ارزش کسبوکارتون رو افزایش میده.
نکات برندینگ برای کسبوکارهای کوچک
- با برندتون مثل یه شخص رفتار کنید.
- اولویت به یکنواختی بدید.
- یه استراتژی برند رو دنبال کنید.
- اجازه ندید که الهامبخشی به تقلید تبدیل بشه.
- از برندینگ برای استخدام استفاده کنید.
۱. با برندتون مثل یه شخص رفتار کنید.
برای بهتر فهمیدن فرآیند برندینگ، برندتون رو بهعنوان یه شخص تصور کنید. برند شما باید یه هویت (کی هست)، شخصیت (چطور رفتار میکنه) و تجربه (چطور بهیاد میمونه) داشته باشه.
از خودتون این سوالات رو درباره برندتون بپرسید:
- برندتون چطور خودش رو معرفی میکنه؟
- اگه بخواد ظاهرش رو توصیف کنه، چطور این کار رو میکنه؟
- برندتون چطور درباره محصولات یا خدماتش صحبت میکنه؟ جدی و حرفهای، یا شوخ و جسور؟
- بعد از “ملاقات” با برندتون برای اولین بار، یه نفر چطور اونو توصیف میکنه؟ چند جملهای که استفاده میکنن چی هست؟
هدف برندینگ ایجاد رابطه با مشتریهاست. راحتترین راه برای انجام این کار اینه که با برندتون مثل یه شخص رفتار کنید و بفهمید که میخواید مشتریهاتون هم همین کار رو بکنن.
آزمایش کردنش
برند پلتفرم بازاریابی شبکههای اجتماعی رو بهعنوان یه شخص تصور کردم:
- خودش رو بهعنوان یه دوست مفید و باهوش معرفی میکنه که هیجانزدهست تا به کسبوکارهای کوچک کمک کنه با قدرت شبکههای اجتماعی رشد کنن.
- ظاهرش رو مدرن، روشن و دوستانه توصیف میکنه، با یه لبخند دوستانه.
- با اشتیاق درباره پلتفرم صحبت میکنه، تأکید میکنه که چطور بازاریابی شبکههای اجتماعی رو آسون میکنه و به ایجاد ارتباطات اصیل مشتری کمک میکنه. لحنش گرم و تشویقکنندهست.
- بعد از “ملاقات” باهاش، یه نفر اونو بهعنوان دانا، حامی و واقعاً متعهد به موفقیتشون توصیف میکنه. میگن که بازاریابی شبکههای اجتماعی رو قابل دسترس و حتی جالب کرده.
تصور برند بهعنوان یه شخص کمک میکنه یه هویت برند منسجم و قابل رابطهای بسازید تا رابطههای مشتری بسازید.
۲. اولویت به یکنواختی بدید.
تحقیقات Semrush نشون میده که مشتریها اصالت میخوان — تحقیقات Semrush نشون میده که مشتریها محتوای “طبیعی”، مثل محتوای تولید شده توسط کاربر و “واقعی” میخوان.
یکنواختی برای برندینگ ضروریه چون اعتماد میسازه و به مشتریها نشون میده که ارزشهاتون اصیله. بدون اون، ممکنه بهطور تصادفی برندتون رو تضعیف کنید و مشتریهاتون رو گیج کنید.
برندهای قابل شناخت و ارزشمند روی یکنواختی تمرکز میکنن — و از مزایای اون بهرهمند میشن.
پس، برندتون رو یه حضور یکپارچه در سراسر رسانهها و پلتفرمها کنید. این کار رو برای مشتریهاتون راحت میکنه که با برندتون آشنا بشن، بشناسن و با گذشت زمان برندتون رو ترجیح بدن. راهنمای برند میتونه به این کار کمک کنه.
آزمایش کردنش
برای اطمینان از یکنواختی برند پلتفرم بازاریابی شبکههای اجتماعی، من:
- راهنمای برند جزئیاتی ایجاد کردم که ماموریت، ارزشها، صدا و عناصر بصری رو شرح میده. اینو به همه اعضای تیم توزیع کردم.
- قالبهایی برای مواد بازاریابی، پستهای شبکههای اجتماعی و مدارک فروش تنظیم کردم تا حفظ یکنواختی بصری رو راحت کنم.
- برنامههای منظم بازبینی برند رو برنامهریزی کردم تا بررسی کنم که همه داراییهای برند هماهنگ هستن و بهروزرسانیها رو طبق نیاز انجام بدم.
- یه مدیر برند منصوب کردم تا همه محتوا و ارتباطات برند شده رو نظارت کنه.
۳. یه استراتژی برند بسازید و دنبال کنید.
یه استراتژی برند بیشتر از راهنمای برند شماست.
یه برنامه با اهداف خاص و بلندمدته که تیم شما میتونه با تکامل برندتون به اونا دست پیدا کنه. این اهداف معمولاً حول محور هدف برند، احساسات، انعطافپذیری، آگاهی از رقبا و درگیری کارکنان میچرخن.
به خاطر دارید که گفتم برندینگ یه فرآیند پیوستهست؟ خیلی چیزها واردش میشه. یه استراتژی برند میتونه به شما کمک کنه که اون فرآیند رو به یه تمرین خوب تبدیل کنید که برندتون رو به سمت موفقیت و شناخت حرکت میده.
آزمایش کردنش
یه استراتژی برند برای پلتفرم بازاریابی شبکههای اجتماعی توسعه دادم که شامل:
- هدف: توانمندسازی کسبوکارهای کوچک برای ارتباط اصیل با مشتریها و رشد با استفاده از شبکههای اجتماعی.
- احساسات: حمایتی، توانمندساز، دوستانه.
- انعطافپذیری: تطبیق صدا و تصاویر برای پلتفرمهای مختلف اجتماعی در حالی که عناصر اصلی برند رو حفظ کنید.
- آگاهی رقابتی: نظارت منظم بر برندینگ رقبا و شناسایی فرصتها برای تمایز.
- درگیری کارکنان: درگیری کارکنان در برندینگ از طریق آموزش، تشویق تبلیغ برند و تقویت ارزشهای برند.
۴. اجازه ندید که الهامبخشی به تقلید تبدیل بشه.
تحلیل رقابتی مهمه. نه تنها شما رو آموزش میده که رقباتون کجا ایستادن و چطور پیشرفت میکنن، بلکه میتونه به شما ایده بده که چطور میتونید برندتون رو بهبود بدید یا بیشتر متمایز کنید.
ولی مراقب باشید که به دام تقلید نیفتید. تحقیقات رقابتی خودتون رو محدود کنید و تمرکز کنید که سازمانتون چی رو به میز میآره.
فقط به این دلیل که یه رقیب (یا دو) شرکتشون رو به یه روش خاص برندینگ کرده، به این معنی نیست که شما هم باید از اون پیروی کنید. برندهای جدید، منحصر به فرد و تحریکآمیز برندهای بهیادماندنی هستن.
آزمایش کردنش
در حالی که رقبا رو در فضای بازاریابی شبکههای اجتماعی تحقیق میکردم، متوجه خیلی شباهتها شدم — زبان متمرکز بر تکنولوژی، پالتهای رنگی محو، عکسهای استوک عمومی. بهجای تقلید از این روندها، فرصتی دیدم که برندمون رو متمایز کنم با:
- رنگهای برند زنده و چشمنواز.
- عکاسی زندگی واقعی که صاحبان کسبوکارهای کوچک واقعی رو نشون میده.
- صدای دوستانه و بدون اصطلاحات تخصصی.
- تأکید بر ایجاد روابط اصیل مشتری، نه فقط معیارها.
۵. از برندینگ برای استخدام استفاده کنید
برندینگ قوی کارکنانتون رو به افتخار میاندازه. من خودم به اینکه عضوی از HubSpot هستم افتخار میکنم. از برندینگتون استفاده کنید تا افراد با استعداد رو جذب کنید. اگه استخدام یه اولویت قوی برای سازمانتون هست، بخشی از منابعتون رو به برندینگ کارفرما اختصاص بدید.
برندینگ کارفرما چیه؟
برندینگ کارفرما نحوه بازاریابی شرکتتون برای جویندگان کار و کارکنان فعلیتونه. اگه بهطور عمومی به سازمانتون افتخار کنید، دیگران هم همینطور خواهند بود.
آزمایش کردنش
برای جذب استعدادهای برتر به تیم پلتفرم بازاریابی شبکههای اجتماعی:
- صفحه مشاغلمون رو با محتوای برند شده جذاب درباره مأموریت، ارزشها و فرهنگمون بهروز کردم.
- یه کمپین شبکههای اجتماعی ایجاد کردم که داستانهای کارکنان و نگاهی به پشت صحنه زندگی در شرکت رو به نمایش بذاره.
- بستههای خوشآمدگویی برند شده برای کارمندان جدید ایجاد کردم که شامل هدایایی با لوگو و رنگهای ما بود.
- کارکنان رو تشویق کردم که تجربیاتشون رو در شبکههای اجتماعی و Glassdoor به اشتراک بذارن.
آماده، شروع، برندینگ
برندینگ اسم، لوگو، پالت رنگی، صدا و تصاویر سازمانتونه. همچنین بیشتر از اینهاست. اون احساس نامحسوسی هست که مشتریها هنگام تعامل با برندتون دارن. همون تجربهای که در ابتدا دربارهش صحبت کردیم.
اینجاست که برندهای قدرتمند از بقیه جدا میشن. عناصر ملموس به این کمک میکنن — یه لوگوی زیبا، یه شعار هوشمندانه، یه بیانیه اصیل و یه صدای برند واضح — ولی برندهای واقعاً قوی وقتی موفق میشن که روی تصویر بزرگ برندشون تمرکز کنن.
به قلب و روح مخاطب هدف و سازمانتون برسید و یه برند موفق دنبال خواهد شد.
یک نظر اضافه کنید